Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-29@14:12:50 GMT

پای درس آقا| صلح امام حسن(ع) کاری زیرکانه و هوشمندانه بود

تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۳۷۶۲

پای درس آقا| صلح امام حسن(ع) کاری زیرکانه و هوشمندانه بود

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، سیره سیاسی امام حسن مجتبی یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات تاریخی است که تا به امروز کتاب و مقاله‌های بسیاری درباره آن نگاشته شده است. در ادامه درباب آن‌چه گفته شد پای سخنان فقیه مکتب آل محمد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌نشینیم. 

حادثه‌ سرنوشت‌ساز در کل روند انقلاب اسلامیِ صدر اول

دوران امام مجتبی‌(علیه‌الصّلاةوالسّلام) و حادثه‌ صلح آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثه‌ سرنوشت‌ساز و بی‌نظیری در کل روند انقلاب اسلامیِ صدر اول بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیگر ما نظیر این حادثه را نداشتیم. توضیح کوتاهی راجع به این جمله عرض کنم و بعد وارد اصل مطلب بشوم.

انقلاب اسلام یعنی چه؟

انقلاب اسلام، یعنی تفکر اسلام و امانتی که خدای متعال به نام اسلام برای مردم فرستاد، در دوره‌ اول، یک نهضت و یک حرکت بود و در قالب یک مبارزه و یک نهضت عظیم انقلابی، خودش را نشان داد و آن در هنگامی بود که رسول خدا(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، این فکر را در مکه اعلام کردند و دشمنان تفکر توحید و اسلام، در مقابل آن صف‌آرایی نمودند؛ برای این‌که نگذارند این فکر پیش برود. پیامبر، با نیرو گرفتن از عناصر مؤمن، این نهضت را سازماندهی کرد و یک مبارزه‌ بسیار هوشمندانه و قوی و پیشرو را در مکه به وجود آورد. این نهضت و مبارزه، ۱۳سال طول کشید. این، دوره‌ی اول بود.

نهضت به نظام تبدیل شد

بعد از ۱۳سال، با تعلیمات پیامبر، با شعارهایی که داد، با سازمانده‌ای که کرد، با فداکاری‌ که شد، با مجموع عواملی که وجود داشت، این تفکر، یک حکومت و یک نظام شد و به یک نظام سیاسی و نظام زندگی یک امت تبدیل گردید و آن هنگامی بود که رسول خدا(ص) به مدینه تشریف آوردند و آن‌جا را پایگاه خودشان قرار دادند و حکومت اسلامی را در آن‌جا گستراندند و اسلام از شکل یک نهضت، به شکل یک حکومت تبدیل شد. این، دوره‌ دوم بود.

این روند، در ۱۰سالی که نبیّ‌اکرم(ص) حیات داشتند و بعد از ایشان، در دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی‌(علیه‌الصّلاةوالسّلام) و خلافت آن بزرگوار ـ که تقریباً شش ماه طول کشید ـ ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل حکومت، ظاهر شد. همه چیز، شکل یک نظام اجتماعی را هم داشت؛ یعنی حکومت و ارتش و کار سیاسی و کار فرهنگی و کار قضایی و تنظیم روابط اقتصادی مردم را هم داشت و قابل بود که گسترش پیدا کند و اگر به همان شکل پیش می‌رفت، تمام روی زمین را هم می‌گرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد.

امتداد تقابل حق و باطل تا دوران حسن‌بن‌علی(ع)

در دوران امام حسن(ع)، جریان مخالفی آن‌چنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر بشود. البته این جریان مخالف، در زمان امام مجتبی‌(ع) به وجود نیامده بود؛ سال‌ها قبل به وجود آمده بود. اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات اعتقادی و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان، حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامه‌‌ای بود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر ـ یعنی دوران مکه ـ وجود داشت.

بعد از آن‌که خلافت در زمان عثمان ـ که از بنی‌امیه بود ـ به دست این قوم رسید، ابوسفیان ـ که در آن‌وقت، نابینا هم شده بود ـ با دوستانش دور هم نشسته بودند. پرسید: چه کسانی در جلسه هستند؟ پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی. وقتی که خاطر جمع شد همه خودی هستند و آدم بیگانه‌‌ای در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت: «تلقّفنّها تلقّف الکرة». یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود! این قضیه را تواریخ سنی و شیعه نقل کرده‌اند. اینها مسائل اعتقادی نیست و ما اصلاً از دیدگاه اعتقادی بحث نمی‌کنیم؛ یعنی من خوش ندارم که مسایل را از آن دیدگاه بررسی کنم؛ بلکه فقط جنبه‌ تاریخی آن را مطرح می‌کنم. البته ابوسفیان در آن‌وقت، مسلمان بود و اسلام آورده بود؛ منتها اسلامِ بعد از فتح یا مشرف به فتح.

اسلامِ دوران غربت و ضعف نبود، اسلامِ بعد از قدرتِ اسلام بود. این جریان، در زمان امام حسن مجتبی‌ (علیه‌الصّلاةوالسّلام) به اوج قدرت خودش رسید و همان جریانی بود که به شکل معاویةبن‌ابی‌سفیان، در مقابل امام حسن مجتبی‌(ع) ظاهر شد. این جریان، معارضه را شروع کرد؛ راه را بر حکومت اسلامی ـ یعنی اسلام به شکل حکومت ـ برید و قطع کرد و مشکلاتی فراهم نمود؛ تا آن‌جایی که عملاً مانع از پیشروی آن جریان حکومت اسلامی شد.

امام حسین هم‌رأی و همراه در صلح امام حسن

در باب صلح امام حسن(علیه‌السّلام)، این مسأله را بارها گفته‌ایم و در کتاب‌ها نوشته‌اند که هر کس ـ حتّی خود امیرالمؤمنین(ع) ـ هم اگر به جای امام حسن مجتبی‌(ع) بود و در آن شرایط قرار می‌گرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کرد. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که امام حسن، فلان گوشه‌ کارش سؤال‌برانگیز است. نه، کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقیِ غیر قابل تخلف منطبق بود.

در بین آل رسول خدا(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، پُرشورتر از همه کیست؟ شهادت‌آمیزترین زندگی را چه کسی داشته است؟ غیرتمندترین آنها برای حفظ دین در مقابل دشمن، برای حفظ دین چه کسی بوده است؟ حسین‌بن علی(علیه‌السّلام) بوده است. آن حضرت در این صلح، با امام حسن(ع) شریک بودند. صلح را تنها امام حسن نکرد؛ امام حسن و امام حسین این کار را کردند؛ منتها امام حسن(ع) جلو بود و امام حسین(ع) پشت سر او بود.

امام حسین(علیه‌السّلام)، جزو مدافعان ایده‌ی صلح امام حسن(ع) بود. وقتی که در یک مجلس خصوصی، یکی از یاران نزدیک ـ از این پُرشورها و پُرحماسه‌ها ـ به امام مجتبی‌(علیه‌الصّلاةوالسّلام) اعتراضی کرد، امام حسین با او برخورد کردند: «فغمز الحسین فی وجه حجر».

هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که اگر امام حسین به جای امام حسن بود، این صلح انجام نمی‌گرفت. نخیر، امام حسین با امام حسن بود و این صلح انجام گرفت و اگر امام حسن(علیه‌السّلام) هم نبود و امام حسین(علیه‌السّلام) تنها بود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام می‌گرفت و صلح می‌شد.

صلح، عوامل خودش را داشت و هیچ تخلف و گزیری از آن نبود. آن روز، شهادت ممکن نبود. مرحوم «شیخ راضی آل یاسین»(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه)، در این کتاب «صلح الحسن» ـ که من بیست سال پیش، آن را ترجمه کردم و چاپ شده است ـ ثابت می‌کند که اصلاً جا برای شهادت نبود. هر کشته شدنی که شهادت نیست؛ کشته شدنِ با شرایطی، شهادت است. آن شرایط، در آن‌جا نبود و اگر امام حسن(علیه السّلام)، در آن روز کشته می‌شدند، شهید نشده بودند. امکان نداشت که آن روز کسی بتواند در آن شرایط، حرکت مصلحت‌آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد و انتحار نکرده باشد.

صلح امام حسن یک حرکت هوشمندانه بود

راجع به صلح، از ابعاد مختلف صحبت کرده‌ایم؛ اما حالا مسأله این است که بعد از صلح امام حسن مجتبی‌(علیه‌الصّلاةوالسّلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده‌‌ای که به نام خلافت ـ و در معنا سلطنت ـ به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی‌(علیه‌السّلام) بود. امام حسن مجتبی‌ کاری کرد که جریان اصیل اسلام ـ که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود ـ در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت ـ زیرا ممکن نبود ـ لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره‌ سوم اسلام است.

بازگشت اسلام به دوره مبارزه

اسلام، دوباره نهضت شد. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلم‌ستیز، اسلام سازش‌ناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرّا از این‌که بازیچه‌ی دست هواها و هوس‌ها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن(علیه الصّلاةوالسّلام)، تفکر انقلابیِ اسلامی ـ که دوره‌یی را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود ـ دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکلتر از دوره‌ی خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالی‌که از مذهب نبودند. مشکلیِ کار ائمه‌ی هدی‌(علیهم‌السّلام)، این‌جا بود.

انتهای پیام/ 

منبع: فارس

کلیدواژه: پای درس آقا امام حسن امام حسن مجتبی امام حسن علیه انقلاب اسلام حکومت اسلامی علیه الس لام صلح امام حسن امام مجتبی امام حسن ع زمان امام امام حسین آن شرایط یک نهضت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۳۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

200 روز سکوت در مقابل جنایت صهیونیست‌ها مایه شرمساری بشریت است

حجت الاسلام محرمعلی چراغی در گفت وگو با خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، در سخنانی اظهار داشت: امروز به عینه‌ شاهد توطئه های شومی از سوی دشمنان علیه اسلام هستیم.
 
کارشناس ادیان و مذاهب اداره کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه گفت: در این میان شاهد جنگ اسرائیل با مردم غزه از یک سو و از سوی دیگر هجمه فرهنگی علیه مسلمین و باورهای دینی آنان هستیم.
 
حجت الاسلام چراغی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: دشمن به خوبی می‌داند که نمی‌تواند در یک جبهه علیه جهان اسلام اعلام نبرد کند بنابراین با اعمال یک جنگ چند جانبه و ترکیبی به دنبال تقابل و تضعیف و حتی از بین بردن دین اسلام است.
 
کارشناس ادیان و مذاهب اداره کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه اظهار کرد: بارزترین نماد دشمنی کشورهای غربی و اروپایی ها با دین مبین اسلام تلاش آنان برای گسترش اسلام هراسی در سطح بین المللی است.
 
این استاد حوزه علمیه کرمانشاه تصریح کرد: بنابراین باید با استفاده از امکانات لازم چهره واقعی و راستین دین مبین اسلام که آیینی رحمانی است را به جهانیان بشناسانیم و خود افکار جهان درباره این دین آسمانی و رحمانی خود قضاوت کنند.
 
وی در پایان سخنان خود ضمن محکوم کردن جنایات صهیونیست‌ها علیه مردم غزه، خاطرنشان کرد: بیش از ۲۰۰ روز از تهاجم صهیونیست‌ها به غزه می‌گذرد ولی در این مدت هیچ کدام از کشورهای جهان و حتی دولت های اسلامی به جز ایران و یمن در مقابل این نسل کشی بزرگ از خود واکنش نشان ندادند که این برای بشریت مایه شرمساری است.
 
انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • چهره‌های ورزشی که در ایران مسلمان شدند
  • نهضت هنر انقلاب در خوزستان شعله‌ورتر از گذشته‌ شد‌
  • جلد ششم کتاب «عنوان بصری» منتشر شد
  • لزوم بازشناسی بقیع به جهان اسلام
  • جمهوری اسلامی ایران؛ پرچمدار تقریب/ مسئله فلسطین اولویت اول جهان اسلام است
  • امام جمعه نجف اشرف: اوضاع جهان به نفع اسلام پیش می رود
  • طرح ملی مسکن در ۱۰۸ شهر استان در حال اجرا
  • اقتدار جمهوری اسلامی تکیه گاهی برای آزادی خواهان جهان است
  • 200 روز سکوت در مقابل جنایت صهیونیست‌ها مایه شرمساری بشریت است